loading...
اخرت
مهرداد مقامي بازدید : 14 پنجشنبه 30 آذر 1391 نظرات (0)

- امید و پشتكار

«وَ اعْمَلْ لِدُنْیاكَ كَأَنـَّكَ تَعیشُ أَبَدًا، وَ اعْمَلْ لاِخِرَتِكَ كَأَنـَّكَ تَمُوتُ غَدًا، وَ إِذا أَرَدْتَ عِزًّا بِلا عَشیرَة، وَ هَیبَةً بِلا سُلْطان فَاخْرُجْ مِنْ ذُلِّ مَعْصِیةِ اللّهِ إِلى عِزِّ طاعَةِ اللّهِ عَزَّوَجَلَّ.»

براى دنیایت چنان كار كن كه گویا همیشه زندگى مىكنى، و براى آخرتت به گونه اى كاركن كه گویا فردا خواهى مُرد، و اگر عزّتى بدون بستگان و شكوهى بدون سلطنت خواهى، از معصیت و نافرمانى خدا به طاعت و فرمانبرى خداوند عزّوجلَّ درآى.


22- نشانه هاى مكارم اخلاق

«مَكارِمُ الاَْخْلاقِ عَشَرَةٌ: صِدْقُ اللِّسانِ وَ صِدْقُ الْبَأْسِ وَ إِعْطاءُ السّائِلِ وَ حُسْنُ الخُلْقِ وَ الْمُكافاتُ بِالصَّنائِعِ وَ صِلَةُ الرَّحِمِ وَ التَّذَمُّمُ عَلَى الْجارِ، وَ مَعْرِفَةُ الْحَقِّ لِلصّاحِبِ وَ قِرْىُ الضَّیفِ وَ رَأْسُهُنَّ الْحَیاءُ.»

مكارمو فضائل اخلاق ده چیز است:1 ـ راستگویى، 2 ـ راستگویى در وقت سختى و گرفتارى، 3 ـ بخشش به سائل، 4 ـ خوش خُلقى، 5 ـ پاداش در مقابل كارها و ابتكارات، 6 ـ پیوند با خویشان، 7 ـ حمایت از همسایه، 8 ـ حق شناسى درباره دوست و رفیق، 9 ـ میهمان نوازى، 10 ـ و در رأس همه اینها شرم و حیاست.


23- پرهیز از تملّق و بدگویى

«قالَ(علیه السلام) لِرّجُل : إِیاكَ أَنْ تَمْدَحَنِى فَأَنـَا أَعْلَمُ بِنَفْسِى مِنْكَ أَوْتُكَذِّبَنِى فَإِنَّهُ لا رَأْىَ لِمَكْذُوب أَوْتَغْتابَ عِنْدِى أَحَدًا.»

امام به شخصى فرمود : مبادا مرا ستایش كنى، زیرا من خود را بهتر مىشناسم، یا مرا دروغگو شمارى، زیرا دروغگو اندیشه و عقیده [ثابتى] ندارد، یا كسى را نزد من بدگویى نمایى.


24- عوامل هلاكت آدمى

هَلاكُ النّاسِ فى ثَلاث: أَلْكِبْرُ، أَلْحِرْصُ، أَلْحَسَدُ.

أَلْكِبْرُ بِهِ هَلاكُالدّینِ وَ بِهِ لُعِنَ إِبْلیسُ.

أَلْحِرْصُ عَدُوُّ النَّفْسِ وَ بِهِ أُخْرِجَ آدَمُ مِنَ الْجَنَّةِ.

أَلْحَسَدُ رائِدُ السُّوءِ وَ بِهِ قَتَلَ قابیلُ هابیلَ.

هلاكت و نابودى مردم در سه چیز است:كبر، حرص، حسد.

تكبّر كه به سبب آن دین از بین مىرود و به واسطه آن، ابلیس، مورد لعنت قرار گرفت.

حرص كه دشمن جان آدمى است وبه واسطه آن آدم از بهشت خارج شد.

حسد كه سررشته بدى است و به واسطه آن قابیل، هابیل را كشت.


25- تقوا و تفكّر

«أُوصیكُمْ بِتَقْوَى اللّهِ وَ إِدامَةُ التَّفَكُّرِ فَإِنَّ التَّفَكُّرَ أَبُو كُلِّ خَیر وَ أُمُّهُ.»

شما را به پرهیزگارى و ترس از خدا و ادامه تفكّر و اندیشه سفارش مىكنم، زیرا كه تفكّر و اندیشه، پدر و مادر تمام خیرات است.


26- شستشوى دستها قبل و بعد از غذ

«غَسْلُ الْیدَینِ قَبْلَ الطَّعامِ ینْفِى الْفَقْرَ وَ بَعْدَهُ ینْفِى الْهَمَّ.»

شستن دستها پیش از غذا، فقر را از بین مىبرد و بعد از غذا، غم و اندوه را مىزداید.


27- دنیا، سراى عمل

«أَلنّاسُ فی دارِ سَهْو وَغَفْلَة یعْمَلُونَ وَ لا یعْلَمُون فَإِذا صارُوا إِلى دارِ الاْخِرَةِ صارُوا إِلى دارِ یقین یعْلَمُونَ وَ لا یعْمَلُونَ.»

مردم در این دنیا در سراى بىخبرى و غفلت به سر مىبرند، كار مىكنند و نمىدانند. وقتى كه به سراى آخرت رفتند، به خانه یقین مىرسند، آن گاه است كه مىدانند، ولى دیگر كار نمىكنند.


28- همراهى با مردم

«صاحِبِ النّاسَ بِمِثْلِ ما تُحِبُّ أَنْ یصاحِبُوكَ.»

چنان با مردم مصاحبت داشته باش كه خود دوست دارى به همان گونه با تو مصاحبت كنند.


29- عقاب و ثواب مضاعف

«وَ اللّهِ إِنّى لاََخافُ أَنْ یضاعَفَ لِلْعاصى مِنَّا الْعَذابُ ضِعْفَینِ وَ أَرْجُوا أَنْ یؤْتِىَ الُْمحْسِنَ مِنّا أَجْرَهُ مَرَّتَینِ.»

به خدا قسم من ترس از آن دارم كه عذاب گناهكاران از ما اهل بیت دو چندان گردد، و امید آن را دارم كه نیكوكار از ما اهل بیت نیز پاداشش دو برابر باشد.


30- نقش عقل، همّت و دین

«لا أَدَبَ لِمَنْ لا عَقْلَ لَهُ، وَ لا مُرُوَّةَ لِمَنْ لاهِمَّةَ لَهُ، وَ لا حَیاءَ لِمَنْ لا دینَ لَهُ.»

كسى كه عقل ندارد، ادب ندارد و كسى كه همّت ندارد، جوانمردى ندارد و كسى كه دین ندارد، حیا ندارد.


31- تعلیم و تعلّم

«عَلِّمِ النّاسَ عِلْمَكَ وَ تَعَلَّمْ عِلْمَ غَیرِكَ.»

مردم را با دانشت، دانش بیاموز و خود نیز دانش دیگران را فراگیر.


32- روى آوردن به چه كسى؟

«لا تَأْتِ رَجُلاً إِلاّ أَنْ تَرْجُوَ نَوالَهُ أَوْ تَخافَ بَأْسَهُ أَوْ تَسْتَفیدَ مِنْ عِلْمِهِ أَوْ تَرْجُوَ بَرَكَتَهُ وَ دُعائَهُ أَوْ تَصِلَ رَحِمًا بَینَكَ وَ بَینَهُ.»

نزد كسى مرو، مگر آن كه به بخشش او امیدوار، یا از قدرتش بیمناك، یا از دانشش بهره مند، یا به بركت و دعایش امیدوار باشى، یا آن كه بین تو و او پیوند خویشاوندىاى باشد.


33- عقل و جهل

«لا غِنى أَكْبَرُ مِنَ الْعَقْلِ وَ لا فَقْرَ مِثْلُ الْجَهْلِ وَ لا وَحْشَةَ أَشَدُّ مِنَ الْعُجْبِ، وَ لا عَیشَ أَلَذُّ مِنْ حُسْنِ الْخُلْقِ.»

هیچ بىنیازىاى بزرگتر از عقل و هیچ فقرى مانند جهل و هیچ وحشتى سختتر از خودپسندى و هیچ عیشى لذّت بخشتر از خوش اخلاقى نیست.


34- على(علیه السلام)، دروازه ایمان

«إِنَّ عَلِیا بابٌ مَنْ دَخَلَهُ كانَ مُؤْمِنًا وَ مَنْ خَرَجَ مِنْهُ كانَ كافِرًا.»

على(علیه السلام) دروازه ایمان است، هر كه داخل آن شد مؤمن و هر كه خارج از آن شد كافر است.


35- حقّ اهل بیت

«وَ الَّذى بَعَثَ مُحَمَّدًا بِالْحَقِّ لا ینْتَقِصُ أَحَدٌ مِنْ حَقِّنا إِلاّ نَقَصَهُ اللّهُ مِنْ عَمَلِهِ.»

قسم به خدایى كه محمّد(صلى الله علیه وآله وسلم) را به حقّ برانگیخت، هیچ كس از حقّ ما اهل بیت چیزى را كم نكند، مگر آن كه خداوند از عملش چیزى را كم گرداند.


36- اوّل سلام، آن گاه كلام

«مَنْ بَدَأَ بِالْكَلامِ قَبْلَ السَّلامِ فَلا تُجیبُوهُ.»

كسى كه پیش از سلام كردن، آغاز به سخن گفتن نماید، جوابش را ندهید!


37- نیكى و پرسش؟

«أَلشُّرُوعُ بِالْمَعْرُوفِ وَ الاِْعْطاءُ قَبْلَ السُّؤالِ مِنْ أَكْبَرِ السُّؤْدَدِ.»

آغاز نمودن به نیكى و بذل و بخشش، پیش از درخواست نمودن، از بزرگترین شرافتها و بزرگىهاست.


38- فراگیرى و كتابت دانش

«تَعَلَّمُوا الْعِلْمَ فَإِنْ لَمْ تَسْتَطیعُوا حِفْظَهُ فَاكْتُبُوهُ وَ ضَعُوهُ فى بُیوتِكُمْ.»

دانش را فرا گیرید و اگر توانِ حفظ كردنش را ندارید آن را بنویسید و در خانههایتان بگذارید.


39- دعاى مستجاب

«أَنـَا الضّامِنُ لِمَنْ لَمْ یهْجِسْ فى قَلْبِهِ إِلاَّ الرِّضا أَنْ یدْعُوَ اللّهَ فَیسْتَجابُ لَهُ.»

كسى كه در قلبش جز رضا و خشنودى خدا خطور نكند، چون خدا را بخواند، من ضامن اجابت دعاى او هستم.


40- عبادت و پرستش

«مَنْ عَبَدَ اللّهَ عَبَّدَ اللّهُ لَهُ كُلَّ شَىْء.»

كسى كه خدا را اطاعت و عبادت كند، خداوند همه چیز را مطیع او گرداند.

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    نظرسنجی
    نظر شما در مورد اين وبلاگ چيست؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 7
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 2
  • آی پی امروز : 14
  • آی پی دیروز : 1
  • بازدید امروز : 11
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 11
  • بازدید ماه : 12
  • بازدید سال : 24
  • بازدید کلی : 384